خیلی سخته...

خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری

خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی بی وفا شه اون کسی که جونتو براش گذاشتی

خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا می سوزونه قلبو زهر تلخ بعضی حرف ها

خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه هوساش وقتی تموم شد بگه پشتت نمی مونه

خیلی سخته اونی که می گفت واسه چشات می میره بره و دیگه سراغی از تو و نگات نگیره

خیلی سخته تا یه روزی حرفای اون باورت شه بعد یه روز ندامت راه تلخ آخرت شه

خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه تازه فردای همون روز دوست عاشقت خبر دار شه

خیلی سخته بی بهونه میوه های کال و چیدن به خدا کم غصه ای نیست چند روزی تو رو ندیدن

خیلی سخته دلی رو با نگات دزدیده باشی وسط راه اما از عشق یه کمی ترسیده باشی

خیلی سخته که بدونی واسه چیزی نگرانی از خودت بپرسی یعنی می شه اون بره یه زمانی

خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره و تا رسیدی اون جا ببینی روز شد دوباره

خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی

خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه بعد به اون بگی که چشمات نمی خواد اونو ببینه

خیلی سخته که ببینیش توی یه فصل طلایی کاش مجازات بدی داشت توی قانون بی وفایی

خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه بعد از گریه اون شب دور از چشم تو سرش شلوغه

خیلی سخته و قشنگه آشنایی زیر بارون اگه چتر نباشه توی دست هر دو تاتون

خیلی سخته تا همیشه پای وعده ها نشستن اما چقدر قشنگه واسه کسی شکستن

خیلی سخته بشکنی براش غرورتو ولی اون نخواد بمونه همیشه سنگ صبورت

خیلی سخته بودن تو واسه اون بشه عادت دیگه بوسیدن دستات واسه اون نشه عبادت

خیلی سخته که دل تو نکنه قصد تلافی که بین دو پرستو نباشه هیچ اختلافی

خیلی سخته اون که دیروز تو واسش یه رویا بودی از یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بودی...

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[+] نوشته شده توسط غزاله در 12:42 | |